۱۲ نیمه شب دیشب یا بامداد امروز خلاصه دیشب
فکر کن یک روز صبح اول وقت بروی دیدن یکی از دوستان مجازیت و آنجا بخوانی که فلان دوست مجازی که همهمان میشناختیمش در اثر حادثهای یا سانحهای یا اتفاقی به دیار باقی شتافته است! چه حالی میشوی؟ مسملا اگر او را دیده باشی به تقلا میافتی و از آشنایان و رابطانی که دوستت را میشناسند پیگیر میشوی و اگر خدای نکرده خبر صحت داشته باشد ناراحت میشوی و مدتی هم همانطور ناراحت باقی میمانی اما اگر او را خارج از نت ندیده باشی و دستت هم به هیچ کجا بند نباشد، با این فکر که حتما یک نفر پسوورد دوستم را یافته است و حالا قصد اذیت کردن ما را دارد، خود را آرام میکنی. بعد اگر آن خبر ناگوار درست بود، سعی میکنی دیگر به خانه ی آن دوست از دست رفتهات نروی تا بیش از این ناراحت و افسرده نگردی. اما اگر آن دوست یک اکانت لعنتی در فیس بوک داشته باشد چه؟ اگر تو او را اد نداشته باشی در لیست دوستانت و این فیس بوک زبان نفهم مدام یادآوریت کند که تو این فرد را میشناسی ها بیا و ادش کن، چه حالی میشوی؟
چند وقت پیش پسر دوست خانوادگی خالهام اینها که از وقتی بچه بود میشناختمش، در اثر سکته ی قلبی در مجارستان درگذشت. حالا بگذریم از اینکه خود خبر را در صفحه فیس بوک پسرخالهام خواندم و چقدر نیمه شبی شوکه و ناراحت شدم؛ دوست داشتم میتوانستم خودم را با این فکر که لابد کسی هکش کرده است آرام کنم ولی وقتی خبر را علی میگوید پس متاسفانه موثق موثق است! بعد هنوزم که هنوزه هروقت یادش میفتم دلم به حال جوانی و ناکامیش میسوزد ولی این را این فیس بوک زبان نفهم که نمیداند، نمیفهمد!!!! فکر کن هر بار که صفحهام را باز میکنم میبینم برایم نوشته تو این فلانی مرحوم را میشناسی ها تازه با تو چند تا دوست مشترک هم دارد حالا ادش کنم؟ انقدر هم نفهم است که وقتی میبیند صد دفعه محلش ندادهام دیگر برای بار صد و یکم هی عکس این مرحوم را برندارد فرو کند در چشمانم! بیفکرِ زبان نفهم! باز حالم را گرفت نصفه شبی
کاملا می فهمم چی میگی ... یکی از دوستام 3 سال پیش فوت کرد ... وقتی هر سال فروردین فیسبوک اون گوشه صفحه یادآوری می کنه تولدشه ... باورت نمیشه هممون چه حالی بهمون دست میده ...
بعضی وقتها می ترسم که یه روز ؛ بین تموم این صفحه ها، کلی خونه ی مجازی باشه که خالی اند ... می ترسم که یه روز این دنیای مجازی برای آدم، مثل قبرستون بشه با کلی یاد و خاطره از کسایی که صفحه شون همیشه و همیشه خواهد موند.
فیص بوک باید هرچه زودتر یک فکری به خاطر این معضل بکنه باید اصلا هرکی تا یه مدت خبری ازش نشد یه پیغام بفرسته مبنی بر حضور غیاب چه می دونم یه چیزی که خون به دل بقیه نشه دیگه
خدا رحمت کنه این از دست رفته رو
اون طفلکی کی بود؟؟کدوم وبلاگ؟؟
وبلاگ نیست دوستم... پسر دوست خانوادگی خالم اینها تو فیس بوک آی دی داره حالا خودش مرحوم شده ولی این فیس بوک دست ازسر کچل ما بر نمیداره هی میاد پیغام میده که تو اینو میشناسی حالا ادش کن... دیوونه ام کرده بخدا
سلام و سال نو مبارک .
خوب قانون این دنیا همینه
چه بخواهی و یا نخواهی
حالا مهم اینکه گاهی یادش کنی و براش ارزوهای خوبی داشته باشی
بهر حال از دست دادن آدم ها بسیار سخته مخصوصا برای نزدیکتر ها !!!
ولی به هر حال از واقعیت های لا ینفک زندگی است که امیدوارم همیشه خدا صبر اونا عنایت کند!!
متاسفم بهاره جون به خاطر مرگ این جوان
ولی این یکی از دلهره های همیشگی منه که یک مرگ در دنیای مجازی چطور می تونه اتفاق بیفته و بقیه چطور خبردار میشن ...
یعنی واقعا زبون نفهمهههههههه... بابا نمی خواییم زور که نیست...
وای ! وای ! وای !
عزیزم میفهمم چی میگی ؟خدا به خانواده اش صبر بده .اما مشکل شما این وسط چی میشه ؟اون دیگه سخته !باید چیکار کرد که پیغام نده ؟
خاله وقتی خودم رو گذاشتم جات حس کردم چه قدر آدم می تونه از این جریان اون هم نیمه شب ناراحت بشه و ممکنه واقعا این ناراحتی تا خود صبح هم بمونه واسه آدم. واقعا در آوره. این فیس بوک هم اگه عقل درست و حسابی داشت که مجازی نمی شد حتما واقعی واقعی بود...
آخ آخ آخ یاد شوخی بی مزه اینترنتی افتادم که طرف می گفت وصیت کردم بعد از مرگم پیجم رو نگه دارید و هر از چند گاهی با پیجم یه مطلب دردناک بفرستید... واقعا هیچی دردناک تر از این کار نیست
خاله بهاره کجایی؟ نیستی دلمون شور زد... آخه خاله همیشه تو زود به زود آبدیت می کردی این طوری ما نگران می شیم که
هستم خاله این دور و برا فقط یه ذره نوشتنم نمیاد
ببخش نگرانت کردم خاله جونم