میدانم که هستی و هر روزه به دیدارم میآیی و صبورانه حرفهایم را میخوانی، میدانم که خیلی از اوقات با خوشحالی من خوشحال و از ناراحتیم ملول و گرفته میشوی؛ میدانم که بعد از خواندن هر پست دلت خواسته که تو هم مطلبی را با من درمیان بگذاری ولی یا وقتش را نداشتهای یا پیش خود فکر کردهای که اصلا چه بگویم او که نمیداند من کیستم و هر روز به دیدارش آمدهام، پس بدون گفتن حرفی بی سرو صدا و خاموش میروی تا فرداروز دوباره بیایی پیشم. ولی حقیقت این است دوست من که من میدانم و میفهمم که تو هر روز و هر روز شایدم روزی چند بار به دیدارم میآیی؛ من میدانم که تو از تهران، آمریکا، کانادا، گستر (خدایی گستر را دیگر نمیدانم کجاست تو بیا و برایم بگو)، رومانی، اتریش، رازی (اینجا را هم نمیدانم کجاست)، ساوه و ... به دیدارم میآیی و خاموش و صامت به حرفهایم گوش میکنی درست همانند سنگ صبوری که به درد و دلهای دوست خود گوش فرا میدهد و اگر نتواند کاری برای او انجام دهد حداقل دستهایش را گرفته و ظاهرش کاملا نشان میدهد که در حال همدردی کردن با اوست... میدانم که تو هم اینگونهای...
امروز بعد از دیدن آی پی های ثابتی که همه روزه در سکوت به دیدارم میآیند و در سکوت هم میروند، یکباره دلم خواست برای اولین بار به تو دوست سایلنت خوان عزیزم سلامی کنم و تشکر کنم بخاطر بودنت و خواهش کنم ازت که با اینکه میدانم تو نه وقتش را داری و نه حوصلهاش را ولی گاهی گداری که توانستی لااقل اسمت را برایم بنویس من دوست دارم تو را به نام بخوانم نه اینکه خطابت کنم دوست سایلنت خوان عزیز. آخر دوستان همدیگر را به نام صدا میکنند چون این کار صمیمیت و گرمی میآورد میدانی کهپس سکوت را کنار بگذار و با من حرف بزن
میخواهی من اول شروع کنم باشد من اول میگویم: بر تو دوست سایلنت خوان من، سلام
پ.ن. کلا من مخلص تمام دوست جونام هستم چه سایلنت و ناشناس و خاموش چه همیشه روشن و آشنا خودتون خوب میدونید چقدر دوستتون دارم
سلام بهاره جونم
حالا ما که سایلنت نیستیم که حسودی میکنیم.
تو که عزیزمی نازلی جونم حسودی چرا
سلام
بهاره خانم /خوشحالم از این که میدونی کسی هس که هر روز میاد بهت سر میزنه با خنده هات میخنده و با بی حوصله گیات بی حوصله/ خیلی روزا دلم خواسته نظر بدم امامن مثه شما بلدنیستم قشنگ بنویسم پس بقول شاعر عرض خود بردن و زحمت شما رو زیاد کردنه/فقط میخونم و میخونم همین/ خیلی دوس داشتم دوستی به مهربونی شما داشتم اما شما کجا و من بی کس و کار و تنها کجا/ بهاره خانم یه وقت فکر نکنی که من از جنس مخالف هستم برای مخ زنی و این حرفا دارم این حرفا رو میزنم که دل شوما رو به دس بیارم که به خدای احد و واحد که این روزا هممون مهمونیشیم این طور نیس/بهاره خانم معذرت میخوام اگه بی اجازه هر روز با وبلاگخوبتون سر میزنم اگه احساس میکنید وجود خاموشم براتون غیر قابل تحمل هس حتما بگید / بازم عذر میخوام
هیچ میدونی تو اولین انگیزه من برای نوشتن این پست بودی؟ ازت ممنونم که در شرایط مختلف تنهام نمیگذاری و هستی... همینقدر که میدونم دوستان خوبی مثل تو هستند که همواره کنارم هستند و تنهام نمیگذارند باعث خوشحالی و دلگرمیمه...
دوستم از لحن گرم و صمیمیت فهمیدم که هم جنس خودم هستی... راستی تو که خوب بلدی حرفای قشنگ بزنی چرا شکسته نفسی می کنی؟
این حرفها کدومه چرا باید ناراحت بشم از خونده شدنم؟ اتفاقا خیلی هم خوشحالم که دوستانی مانند تو دارم... ممنون که وقت میذاری و میخونی حرفام رو...هرگاه که به دیدنم اومدی قدم به روی چشم
وب زیباو مطالب خوبی دارید
لطف دارید رویا جان... ممنون
ما که سایلنت نیستیم چی پس؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من قربون تو دوست ناز و خوب و مهربون و صمیمی و خوش صحبت و گلم برم
تو که میدونی جای خود داری که

سلام...سلام!
من هم یک عدد مموی سایلنتم!!
دوستی..گستر مال طرفهای البرز و کرجه!
آی گلبون تو مموی سایلنتم برم من

مرسی دوست جون
اه پس نزدیکه که... نمیدونم چرا فکر می کردم سمت شیراز و اون طرفاست
بانو هستم از تهران...
آی لاو یو بهار...
آی لاو یو تــــــــــــــــووو دوستم اصلا آی لاو یو مور
کاش من هم یه سایلنت بودم
بهاره یعنی تو یه دونه ای به خدا . اصلا لنگه ات تو دنیا نیست شک نکن
قربونت برم ممول جون مهربونم... تو لطف داری به من همیشه

یه اشاره ای هم به دوستای پر سروصدات می کردی شر نشه برات
مثل همیشه مست جملات زیبا و سنگسنت شدم دوست جونم
منکه گفتم مخلص همه تونم شاذه جون جونم

سلام

میگمااااااااااااا این نظرات من کجان؟
به قول شاعر:
سکوت قلبت و بشکن و بنویس
نزار این فاصله بیشتر از این شه
نمی خوام مثل هر دفه میری
دوباره پست بعدی یه اسم دیگه باشه
والا به جون مامانم همین یه دونه نظر و گذاشته بودید
بهار جان بذار راحت باشه بعضی وقتها آدم چیزی برای گفتن نداره
چشم الی جونم... راست میگی گاهی اوقات آدم حرفی نداره بزنه
ایده جدیدی بود ندیده بودم کسی واسه سایلنتا پست بزاره خواهر...
خوبی دوستم؟
خوبم دوست جون تو چطوری؟
سلام
ما که میاییم اینقدر سر و صدا میکنیم که بیرونمون میندازن
من تو گوگل قدیما نگاه میکردم به نقشه ای که میگفت از کجا دارن وبلاگم رو دید میزنن ولی الان درست کار نمیکنه
مخصوصا از وقتی ملت مجبور شدن با فیلتر شکن کار کنن دیگه راست و حسینی نمیشه فهمید کی از کجا اومده واسه اینکه آی پی مثلا کانادا رو به خودش گرفته ولی از تهرانه یا کرجه.حالا نمیدونم از کجا نگاه میکنی و میفهمی شایدم مثل من از سرویس گوگل استفاده میکنی.
من از ارومیه بلاگت رو بازدید میکنم، نشون میده؟
راستش من از وبگذر چک میکنم...با حرفتون موافقم فیلترشکنا آدم رو به شک میندازند که کی واقعا از کجاست... اینجا اسم شهر شما رو خوی زده اشتباهه؟
یوهاهاهاها

روووووووح سرگردان باشند که هنوز می یان پای اینترنت... جالبه نه فکن کن یه روح سرگردان که معتاده به اینترنت و وبلاگتو دوست داره هی بره کانادا بعد بیاد ساوه بعد بره امریکا فرداش هم بره گستر که من هم نمی دونم کجاست بعد فقط وبلاگ تو رو باز کنه برگرده 

من هم یه روح سرگردانم الان از جزایر هاوایی اومدم
خاله واقعا که حسودیم شد واسه این دوست جونهای سایلنتت که اصلا معلوم نیست کجایند پست می نویسی؟؟شاید از رژیم اشغالگر باشند یا عوامل نفوضی باشند شاید دشمن فرضی باشن یا امداد های غیبی شاید هم
آخ آخ چه جرقه ای زد... برم سریع داستانشو بنویسم فک کنم بزنه رو دست آثار ژول ورن
در هر حال اینها که شوخی بود... ولی کار جالبی کردی از دوست های سایلنتت هم یاد کردی خیلی جالب بود آفرین
وای ترسیدم خواهر
رژیم اشغالگر قدس؟:)))))))))))

یعنی دوست جون مردم از خنده از دستت
آخه یدفعه دلم خواست با دوستای سایلنتم هم آشنا بشم
سلاااااااااااااااام
من کجا سایلنتم؟
من که اینقدر از این سلااااااااااام پر انرژی بلندا می کنمممممم
خیلی ناز بود خوشمان آمد دوست جونم
چه متن قشنگی بود
تو که دخمر گلمی
خوشحالم خوشت اومده شرلی جونم
من اما دلم میخواد هر کسی نوشتم رو میخونه نظر هم بده. در غیر اینصورت فکر میکنم جلو آینه نشستم و با خودم حرف میزنم!
دقیقا منم همین حسو دارم... ولی دوست جون من خودم خیلی وقتها خیلی جاها رفتم و بطور مداوم نوشته های یه نویسنده رو دنبال کردم ولی چون حس می کردم نظر دادن یا ندادنم برای نویسنده مهم نیست، نظر نذاشتم براش یا شایدم یکی دوباری گذاشتم ولی وقتی دیدم نه به دیدنم اومد اون نویسنده و نه تو همون قسمت نظرات خودش جوابمو داد، دیگه براش نظر نذاشتم