خانوما و آقایونای محترم شما صدای بنده رو از منزل و از جنب بستر بیماریم میشنویشد. درحالیکه چشمای شهلایم شبیه چشمان رئیس.ج محترم شده اند و یک جعبه بزرگ دستمال کاغذی رو خودم یه تنه تمام کرده ام! هرچند دیروز حالم دست کمی از امروز نداشت ولی باپرو رو بازی رفتم اداره و همون شد که امروز که نه از دیشب عین مرغ سرکنده هی اینور بیهوش میشم و هی اونور بیهوش میشم. البته علائم بیماری از چهارشنبه در من ظهور کرد و هی رفته رفته بیشتر اعلام خطر کرد ولی بازم بنده با پرورو بازی محل به بیماری ندادم تا اینکه بالاخره جفت گوشهام رو گرفت و چنان پیچوند که حتی الانم درد میکنن گوشام! فعلا این پست سراسر ویروسی و آنفولانزایی رو ازم داشته باشید تا فردا پس فردا اگه زنده موندم و حالم خوب شد از خجالت همگی درمیام
پ.ن. دوست جون پنجشبه ای خیلی خوش گذشت... دستت درد نکنه حسابی افتاده بودی تو زحمت... الهی که همیشه تو خونه ی قشنگتون پر از مهمونی و جشن و سرور باشه
بهار گرد و قلمبه با بینی کیپ

جونم
آبمیوه یادت نره
ایشاالله زود زود خوب بشی...
ای بابا بهاره جونم چرا مریض شدی
الان آخه چه وقتشه
مایعات زیاد بخور و دوش آّبگرم بگیر. خوب کاری کردی نرفتی اداره این طوری زودتر خوب می شی
می گم حالا ما این پست سراسر ویروس رو خوندیم یه وقت کامپیوترمون ویروس میروس نگیره... آنتیمون غیر فعاله ها....
خودمون چی... الان یه کم آّبریزش گرفتم...
آخی نازی... امیدوارم زود خوب شی دوستم
آخه عزیزم بگردم چرا مریض شدی . من و رامان هم حسابی سرما خوردیم . اون که اونقدره سرفه میکنه هلاک شده.
مراقب خودت باش زودی خوب بشی.
امیدوارم زود زود خوب بشی . این تغییرات هوای این چند روزه خیلی ها رو مریض کرده . از تو چه پنهون منم حسابی گلوم درد میکنه
الهی بمیرم دوستم! ایشالا زود تر خوب شی! ای هوای بهار هم که!!!
خدا نکنه دوستم
امیدوارم زودتر خوب بشین...راسشت من حدود یک ماه دچار این بیماری بودم و اصلا نتونستم با استراحت کردن خوبش کنم چون وقتشو نداشتم...
ای بابا تو که هنوز منقبضی...
منبسط نشدی هنوز؟؟؟
حالت جه طوره؟؟
بهتر شدی؟؟
واسه عیادت اومدیم ... با یک کمپوت .... دوست داری؟؟؟
غرض احوال پرسی بود بهاره جون
امیدوارم زود زود خوب شی بیایی برا ما مطلب بذاری
نگیرم از وبلاگت !!
خواهش می کنم دوستم!! تو تو زحمت افتاده بودی...دستت درد نکنه ...