روزهای من
روزهای من

روزهای من

I Hate Birthdays!!!

ظاهرا اینجور است که از ساعت 5 امداد امروز، اینجانب 36 سالم تمام و وارد 37 سالگی شده ام، اما تو باور نکن!!! 37 سال!!! کی میره اینهمه راهو؟! من هنوز همان دخترک ساده، زودباور و رئوفی هستم که بیست سال پیش هم بودم. به باور من هنوز همگان پاک و خوبند مگر آنکه بارها و بارها خلافش ثابت شود! به باور من هنوز مهربانی و صداقت در دل بندگان خدا جاریست مگر آنکه بارها و بارها خلافش ثابت شود! من هنوز در انتظار روز خوشم که بیاید. من هنوز محبت ارزانی کردن را دوست دارم هرچند که نامهربانی دیده باشم بارها و بارها!!! با اینهمه تفاسیری که گفتم برایت، باورت می شود آدمی که صاحب چنین طرز فکریست، عاقل و دانا و 37 ساله است؟ تو باورت می شود اینها؟ خوب تو باورت بشود اما من هنوز باورم نشده است که نشده است که نشده است. 37 سالگی ... هه!!!