روزهای من
روزهای من

روزهای من

من کیستم تو کیستی اونجا کجاست؟!

۱- بعد از شنیدن زنگ سمج تلفن، پاسخش می دهم؛ صدای خندان مامان می پیچد در گوشم:
من: بله؟
مامان : اه مینا جان تویی؟ اشتباهی تو رو گرفتم میخواستم نینا رو بگیرم!
بعدشم مادر محترم غش غش می زنند زیر خنده! اولش فکر میکنم مامان جان دارند دستم میندازند پس می پرسم: مامان دارید سر به سرم میذارید؟ اما در کمال تعجب میشنوم که: اه! تو کجا بودی؟ ! من داشتم با مینا صحبت میکردم !!! درحالیکه خنده ام گرفته میگویم: ...
مامان جان این کار شما مثل کار همون آدمیه که میره حرم امام رضا و میگه یا امام حسین زودتر ذوالفقارتو بیار ظهور کن! !! مادر من با خاله نینا کار داری، بعد خونه ى منو گرفتی و با اعتماد به نفس بالا با خاله مینا اشتباهم میگیری اونوقت اعتراض هم که میکنم میگی من کجا بودم؟ ! واقعا که!  

۲- به سلامتی و میمنت اولین فیلم مزخرف سال را دیدم: آسمان زرد کم عمق!!! فیلمی که اگه یه جو عقل تو سرم بود، همون لحظه ی خرید باید می فهمیدم فیلم رو مخیه یعنی وقتی فیلمی اسمش به این مزخرفیه تو باید بفهمی دیگه خودش چیه! حالا از اسمشم نفهمیدی دیگه از ترکیب ترانه خانم علیدوستی با جناب صابر خان ابر دیگه باید بفمهمی با چی طرفی== ترانه یعنی زنی با رنگی پریده و چشمانی ماتمزده و حیرتزده و لبانی اینجوری O ب...از به همراه لباسهای بلند و گشاد و صد البته مشکی! صابر هم که از اسمش پیداست خدا صبر زیاد بهش داده و کلا خلقش کرده برای مصیبت کشی! حالا این دو تا تو فیلم زن و شوهرند و برای یک شب ماشینشان را قرض می دهند به کسی بعدش برای کل عمرشان بدبخت می شوند، بعد وقتی زنی همش دهانی اینجوری O دارد از اول که اینجوری نبوده دهانش، قبلا لبانی داشته اینجوری U ولی سر حادثه ای تلخ که تو فیلم گَشَه توضیح میدهد برایتان به آن شکل و شمایل در می آید که گفتم برایت؛ آنوقت خبر از آخر فیلم نداری که از اولش هم مزخزفتر است! یانی فچ کنم جَناب کرگدن میخواستن فیلمنه مثل فیلمای اصگر آآ فرهادی دورست کنن آما چه رَپَتو پتو کردن آخر فیلمو! حالا هی این روشنفکران موحترم بیان با من دعوا کنند که فیلم عالی بود ولی تو نفهمیدی؛ عاقا جان بنده نفهم آما از این فیلمنه اصلا خوشش نیومد که نیومد!!! یک دفعه هم که در زندگانی اون ریش بزنی عینکی نبود که فیلمی کتابی چیزی بهم بندازه، خودم بهش ادای دین کردم و دستی دستی این فیلمنه به خودم انداختم!پ.ن 1. این آهنگ چرا رفتی همایون خان شجریان قدرت این را دارد که براحتی روح را از تن من خارج کند از بس که زیباست و دوستش دارم، سراج رقیب پیدا کرد در خارج کردن روح از تن من.
پ.ن 2. امسال بیخودترین ارتحال/عشق و حالیست که در پیش دارم شما چی ؟!

نظرات 9 + ارسال نظر
مموی عطربرنج جمعه 16 خرداد 1393 ساعت 07:12 ب.ظ http://atri.blogsky.com/

ما نیز بی فایده ترین ارتحال را داشتیم!
این ابو همه ش سر پروژه هاست! می خواستیم امروز یعنی جمعه بیایم دنبالتون بریم بیرون که نشد! یه عالمه کار سرش ریخته...
ایشالا هفته بعد دوست جون!

ایشالا دوستم خیلی هم خوشحال میشیم

غزل یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت 02:44 ب.ظ

منم این اهنگ شجریانو دوست دارم
از فیلمم نمیدونم چون ندیدمش
خدایشش مامانت عجب کاری کرده ها فکر کنم با خاله جانتان حرفهای بس مشکوک میزدن که انقدر هل شدن

منم فکر می کنم مامان خانم یه سر و سری با خاله جانم داشت که اینجور حول کرده بود

مینا دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 09:25 ق.ظ

چرا بیخوده؟
ما هم تو خونه بودیم همش

فکر کن فیلمی با همون مضمونی که گفتم، تمام مدت در یک ساختمان رو به ویرانی اتفاق بیفته، فیلمی تیره، خاکستری و دلگیر! آدم با دیدنش دلش مثل غروبای جمعه میگیره

سانی دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 03:40 ب.ظ http://khatesevom.blogsky.com/

سلام عزیزم منم اصلا فیلمو دوست نداشتم از اون مدلهایی کی به کیه من کیم اینجا کجاست بود

وای چه بامزه تازه اسم پستتو خوندم چه تفاهمی

به ابن میگن تفاهم

سرور جمعه 23 خرداد 1393 ساعت 10:58 ق.ظ http://mypages.persianblog.ir/

چرا نظرات را برای پست بالایی ازاد نگذارده اید. چقدر خندیدیم به این نوشته تان. مادر خوب بودن از همه چیز مهمتر است. موفق و پایدار باشید

سارا جمعه 23 خرداد 1393 ساعت 07:21 ب.ظ http://sky-2012.mihanblog.com

سلام دوست عزیز خوبی ؟
وبلاگت خوبی داری به منم سر بزن و اگر با تبادل لینک موافقی منو با عنوان
(♥ آسمان پر ستاره شیراز♥ وبلاگ متنوع و جالب ♥)
لینک بکن و خبرم بده با چه اسمی لینکت بکنم. حتما بیایا .ممنون :)

http://sky-2012.mihanblog.com

http://oradoo.shoploger.com

[ بدون نام ] شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 04:58 ب.ظ

الان یه ساله دیگه فیلمایه ایرانی ونمیبینم .قبلا زیاد میدیدم آخه یه خورده عشق وعاشقی داشت آدم یه ذره میخندید الان اون خنده ام ازمون گرفتن

[ بدون نام ] شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 05:03 ب.ظ http://sonbole-vahshee.blogfa.com

من که دیگه فیلمه ایرانی نمیبینم قبلاٌزیاد میدیدم چون یکم عشق و عاشقی داشت یکم آدم میخندید اماااا حالاااا ......

افسانه دوشنبه 9 تیر 1393 ساعت 08:45 ق.ظ http://ninidari.bloghfa.com

سلام خاله جونم، حالت خوبه؟ باران خاله و آقا محمد چه طور خوبن؟
وای خاله مردم از خنده با این متنت... خیلی باحال نوشته بودی... یعنی اون جملات قصار با لهجه رو با تجسم چهره ات وقتی داری این طوری حرف می زنی خوندم و اول صبحی یه لبخندی روی لبانمان جاری و ساری شد...
راستی در مورد مطلب بعدیت که جای برای اظهار نظر نداشت باید بگم که ما هم به همین درد دچاریم اما چه درد شیرینیه که واقعا لذتش کمتر از دیدن فیلم نیست... یعنی یه فیلمین این بچه ها واسه خودشون! ما هم تماشاگران این اکران خصوصی!

خاله کجایی بابا دلم برات یه ذره شده.
قربونت برم عزیزم محمد و بارنم خوبند و سلام رسون، بهداد پسر من چطوره علیرضا خان خوبند؟
دیگه خاله بچه داریه و این سختیها ولی خدا رو شکر ظاهرا با بزرگنر شدنشون و فهمیدن معنی بکن و نکن یه ذره داره شرایط برامون بهتر میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد