روزهای من
روزهای من

روزهای من

چقدر خدا بزرگ است!


میدانید شاید خیلیهایمان آن زمان که پشت سر دختر کوچکتر نوه عموی مادرمان حرف میزنیم، یا آن زمان که جو گیر احساسات شده و در بازیهای بدون برنده و بازنده ی سیاسی شرکت می کنیم، یا آن زمان که از دست تکه های مادرشوهر گراممان ناراحت می شویم، یا زمانی که می خواهیم از حسادت نسبت به افرادی که چیزی را دارند و ما نداریم بترکیم، یا آن زمان که سر متوجه نشدن همسر گرامی به تغییر مدل ابرویمان با او قهر کرده و می خواهیم سر به تنش نباشد، یا آن وقت که سر بیشتر بودن حقوق همکاران احساس می کنیم در حقمان اجحاف شده است درنتیجه سعی می کنیم با تمام قوا زیرآبشان را بزنیم، یا وقتیکه بخاطر مال دنیا حاضر به انجام خیلی کارها می شویم، یا وقتیکه به دنبال هوی و هوس رفته زنا می کنیم، خیانت می کنیم، تجاوز می کنیم، یا بخاطر طمع زیاد دزدی می کنیم، تهمت می زنیم و آدم می کشیم یا زمانهایی نظیر آنهایی که گفتم برایت، به این فکر نکنیم که خدایی که آن بالا نشسته است بزرگ، عظیم، متعال و قدرتمند است! خدایی که جهان را آفرید، آسمانها را آفرید، ستارگان را آفرید، زمین را آفرید و نهایتا انسان را و عجب آنکه هیچ کدام را اشرف ننامید الا همین بشر یک سر و دو دوست و دو پا را! یادمان می رود که از آن بالا، از همان عرش کبریاییش قادر به دیدن و شنیدن رفتار و گفتار یکان یکان شش میلیارد و اندی آدم بر روی زمین هست و لحظه ای نیست که از طرق مختلف وجودش را به ما یادآوری نکند! اما کبر و نخوت به قدری ما را اسیر خود کرده اند که قادر به دیدن نشانه های او نیستیم. آن زمان که چون خری در گل گیر کرده به دور خود چرخ میزنیم و در پی راه فراری هستیم از گرفتاریها و به ناگهان از جایی و توسط کسی که هرگز فکرش را نمی کرده ایم نجات پیدا می کنیم، آن زمان که در عین ناباوری موجودی کوچک و ظریف در بطنمان شروع به رشد و نمو می کند، آن زمان که نگاه به آسمان نامتناهی می کنیم و در عجب می مانیم که چطور می شود این آبی لاجوردی در تمام نقاط دنیا به همین رنگ است یا آن زمان که نگاه به دریا و اقیانوسها می کنیم و از زیباییشان در شگفت می مانیم، یادمان می رود که خالقی قدرتمند و توانگر پشت تمام این قضایا ایستاده است و چه مسخره است تمام آن دغدغه های بالا در برابر این عظمت!  
چند وقت پیش، فیلم مستندی را دیدم از زیر آبها و انگشت به دهان ماندم برای بار هزارم از قدرت و عظمت خداوند بزرگ! ما اینجا بر روی خاک دست به تمام آن کارهایی که آن بالا گفتم برایتان می زنیم و عین خیالمان نیست. زندگی را باری به هر جهت طی می کنیم و باکمان نیست که در جهل و نادانی بمانیم تا بمیریم، انقدر سر خود را گرم می کنیم که وقتی برایمان باقی نمی ماند تا در کار مخلوقات خدا دقیق شویم. به ما چه مربوط که خداوند عالم چه موجوداتی را خلق کرده است؟ به ما چه مربوط که چند نوع ماهی در دنیا موجود است؟ سگ آبی یا شیر دریایی به ما چه؟ ما هنر کنیم به عروسی خودمان برسیم عروس دریایی را به ما چه کار؟ اما می دانید چیست؟ آن جا زیر آب دریاها و اقیانوسها جهانی دیگر وجود دارد و زندگی ای در جریان است که ما حتی خوابش را نمی بینیم. چقدر خدا بزرگ است. این جریان گذشت تا چند روز پیش که بالاخره مودش آمد سراغم که فیلم زندگی پای (Life Of Pi) را ببینم و بعد دوباره همان حس و حالاتی که آن زمان از دیدن آن فیلم مستند به سراغم آمد، دوباره به سراغم آمدند. دوباره یادم آمد که چقدر خدا بزرگ است، چقدر مهربان است و چقدر رئوف. نام آن فیلم مستندی که بی بی سی نشان داد سیاره ی زمین بود، قسمتی که در مورد موجودات دریایی بود. بهتان پیشنهاد می کنم نه تنها سری موجودات آبی که کل این پکیج را تهیه کنید (اگر اشتباه نکنم 8 دی وی دی است) و مثل من حیران شوید از عظمت خدای بزرگ. اگر تهیه ی آن سخت است، فیلم زندگی پای را از دست ندهید هرچند فیلم سینمایی هالیوودی کجا و فیلم مستند و واقعی کجا اما باز هم زیباست، باز هم خیلی چیزها را یادمان می آورد از مهربانی، بخشش و بزرگی خداوند عالم.
از دستش ندهید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد