روزهای من
روزهای من

روزهای من

نتیجه گیری

خیلی ممنون از دوستانی که زحمت کشیدند و نظر گذاشتند برام. راستش خیلی وقت بود این فکر تو ذهنم بود اما همیشه یا تنبلی مانع از اون میشد که بخوام یک همچون وبلاگی رو راه اندازی کنم یا اینم که فکر میکردم اغلب شما دوستای خوب خودتون کتابخونای قهاری هستید و ممکنه اون کتابایی رو که من معرفی میکنم خونده باشید قبلا و خوب واضحه که تکرار مکررات چیز جالبی نخواهد بود. تا اینکه ۴شنبه ای پیش خودم گفتم خوب چه اشکالی داره من از کتابایی که خوندم و دوستشون دارم بنویسم؟ درسته ممکنه خیلیا اون کتابا رو خونده باشند اما ممکنه خیلی ها هم نخونده باشند! اصلا شاید مثل من کتابی رو ۱۵ سال پیش خونده باشند و با یادآوری اسم اون کتاب دوباه خاطرات شیرین قدیم براشون زنده بشه... ولی باز با این حال دودل بودم نمیدونستم نظر شماها چیه و برای همین ازتون پرسیدم. خوشبختانه نظر اکثریتتون مثبت بود و همین راغبم کرد که کاری و که مدتهاست تو فکرشم عملی کنم. 

اما به جای راه اندازی یک جای کاملا جدید، ترجیح دادم اون وبلاگی رو که پارسال راه اندازی کردم اما نیمه کاره ولش کردم رو دوباره آپدیت کنم. اغلبتون اون خونه رو با اسم «حسی تازه» میشناسید اما از امروز به بعد اسم اون خونه تبدیل به «رمانهای دوست داشتنی من» میشه، آدرس همون آدرسه فقط اگر در لینکدونیتون اسمشو تغییر بدید دیگه همه چیز حل میشه 

دوستانی هم که ندارند اون آدرسو میتونند اینجا کلیک کنند. 

دوست دارم نظرتون رو در مورد اولین پست (کتابی) اون خونه بدونم. کدوماتون خوندید اون کتابارو؟ اگر خوندید نظرتون دربارشون چیه؟