روزهای من
روزهای من

روزهای من

ایـــــــــــــــــــــش! بدم میاد!

 باز امشب این آقاهه ی خسته کننده شده مجری رادیو ۷انقدر هم اشعار را بد می‌خواند که آدم خوابش می‌گیرد! از حرصم گوشی را برمی‌دارم و به مامان زنگ می‌زنم تا بگویم این آقاهه چرا مثل نریتور فیلمهای ترسناک شعر می‌خواند؟! که دیدم مامان جان درحال دیدن برنامه ۹۰ هستند ولی تا می‌گویم مامان این مردک غازقولنگ کیه که من از بچگی ازش بدم میومد و حالا رادیو ۷ داره شعر میخونه؟! (پارازیت... حالا انگار که تقصیر مامان من است که این آقاهه امشب مجری است و یا اینکه بد شعر می‌خواند!) مامان اما حواسش به برنامه ۹۰ است فقط سرسری میگوید آقای معینی را میگویی غازقولنگ؟ میگویم نمیدانم کیست فقط این را میدانم وقتی شعر میخواند من هی لجم میگیرد... و در همان لحظه اسم جناب مجری روی صفحه ظاهر می‌شود... بله همین آقای معینی است... می‌گویم پس معلوم شد از نظر تو هم تنها مجری غازقلونگ این برنامه همین جناب معینی است! مامان میخندد اما ظاهرا او هم با من هم عقدیده است وگرنه او هرگز بخاطر هیچ برنامه ای از رادیو هفتش نمی‌گذرد!

خدایی خیلی خسته و کسل کننده اجرا میکنه برنامه هاشو... ایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــش! بدم میاد 

 

پ.ن. باور نداری این ۱۵ دقیقه آخر برنامه را ببین تا به حرفم برسی!