روزهای من
روزهای من

روزهای من

مینی گزارش

سه شنبه بعد از ظهر مامان از مسافرت برگشت، خدا رو شکر از تقسیم خودم به سه بخش مساوی دیگه راحت شدم.  

مامان یک کیف چرمی زیبا، دو جفت صندل، یک شال مجلسی، یک پیرهن اسپرت، یک شیشه عطر کنزو، یک لاک و یک مداد چشم برای من؛ یک تی شرت، یک پیرهن مردانه آستین کوتاه، یک پولیور لطیف؛ یک جفت کفش چرمی و یک اسپری مردانه برای محمد آورده بود. هرچه موقع رفتن بهش اصرار کردیم مامان جان تو رو جان هر چی مرده نری اونجا برای این و اون سوغاتی بگیریا برو بگرد برا خودت ولی بازم کار خودشو کرد... میگفت هم میگشتم و هم خرید می کردم 

مراسم عروسی آزاده هم خدا رو شکر به خیر و خوشی برگزار شد و این دخملم به سلامتی رفت سر خونه و زندگیش. حالا بعدا اگه شد یکی دو تا از عکسا رو براتو میگذارم 

فعلا همینا دیگه ... تا بعد....

نظرات 18 + ارسال نظر
سپیده یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 12:00 ب.ظ http://zendegieno.blogsky.com

خدا رو شکر که مامان سلامت برگشته
مبارکتون باشه

نازلی یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 12:02 ب.ظ http://darentezarmojeze.blogsky.com/

سلام بهاره خانوم
چشات روشن مامان اومدن سوغاتی های نو مبارک به سلامتی استفاده کنی.
خداروشکر که عروسی هم خوب بوده و خوش گذشته.
مراقب خودت باش عزیزم.

fafa یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 12:44 ب.ظ http://www.longliveahmad.blogfa.com

به به اینهمه سوغاتی خوش به حال مردم...

سانی یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 01:03 ب.ظ http://khatesevom.blogsky.com/

چیمش خدت و دلت همیشه روشن باشه دوستم

امیدوارم همیشه به مجلس شادی و سوغاتی باز کردن و دیدار خانواده باشی

اسفند دود کن گلم

mami یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 02:31 ب.ظ

ooooooooh pas mamanet ye maghazeh baraton kado avordeh

الی یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 03:23 ب.ظ http://man-va-va.persianblog.ir

بهار جان هدیه هات مبارکت باشه امیدوارم به سلامتی و دل خوش از شون استفاده کنی
منتظر عکساتیم

بانو یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 06:46 ب.ظ http://mymindowl.persianblog.ir

چشمت روشن مامانت اومده...
ایشالله خوشبخت بشن آزاده خانوم...

بی سرزمین تر از باد یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 10:33 ب.ظ http://sdaeidi.persianblog.ir

سلام بهاره ی عزیز
تبریک به خاطر عروسی و کادوها.خدا بده شانس. طایفه ی ما که سفر میرن نمی دونم چرا یهو همه باکلاس میشن و بی خیال کادو آوردن میشن

الی دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 01:30 ق.ظ http://elidiary.persianblog.ir/

مبارکه سوغاتی هات .
خوشحالم خوش گذشته عروسی

می می دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 08:47 ق.ظ

به به مبارکهههههههههههههه به سلامتی کار بزنی دست مامان هم درد نکنه . برم ببینم عکسات رو تو فیس نذاشتی

طناز دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 09:31 ق.ظ

چشمت روشن دوستم.
امیدوارم خوشبخت بشن

سارا...خونه مهربونی ها... دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 09:42 ق.ظ

به سلامتی...
سوغاتی هات مبارکت باشه...
آره آره عکس بیار که خیلی دیدنشون می چسبه...

افسانه دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 09:43 ق.ظ http://ninidari.blogfa.com

به سلامتی... چشمتون روشن... امیدوارم همیشه خوش باشی
می گم تو این آمار سوغاتی ها رو به ما می دی فکر قلب باطریه ما نیستی واقعا؟؟ خب نمی گی ما حسودیم می شه
البته من هم همیشه به مامانم می گم که وقتی داری می ری مسافرت هیچی نیار ولی تو دلم لحظه شماری می کنم که زودتر برگرده هم خودشو ببینم هم سوغاتی هاشو خب خدا رو شکر که مامانها به حرف ما گوش نمی کنن
برای عروس و داماد جدید هم آرزوی خوشبختی می کنم
عرض شادباش ما رو هم به خدمتشون برسون

مموی عطربرنج دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 11:23 ق.ظ http://attrr.com

چشمت روشن عزیزم...چه سوغاتی های توپی....

[ بدون نام ] دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 11:40 ب.ظ http://moon30.blogsky.com

به به به سلامتی و مبارکی دوست جونم :***
خوشحالم که مامان جونت هم موفق شد استراحتی بکنه.
رمز همون قبلیه آیا؟به به به سلامتی و مبارکی دوست جونم :***
خوشحالم که مامان جونت هم موفق شد استراحتی بکنه.
رمز همون قبلیه آیا؟

مرسی دوست جونم... نه عزیزم رمزو عوض کردم الان برات می فرستمش

سارا(من و شوشو) دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 11:55 ب.ظ http://shosho200.blogsky.com/

به منم رمز بده

مامی سه‌شنبه 15 شهریور 1390 ساعت 09:01 ق.ظ

رمز می خواهیم

سارا(من و شوشو) سه‌شنبه 15 شهریور 1390 ساعت 02:26 ب.ظ http://shosho200.blogsky.com/

یعنی به من رمز نمیدی؟

باور کن چیز خاصی نذاشتم تو این پست فقط یه عکس کوچیک من و مامانمه همین... ولی اگه دوست داشتی و معامله رو قبول کنی با کمال میل رمزو بهت میدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد