روزهای من
روزهای من

روزهای من

؟!

حضرت باری تعالی، خداوندگارِ قادرِ متعالِ یکتا راستش را بگو حضرت عباسی باز چه خوابی برایمان دیده ای؟هاین؟ آخر این دیگر چه جور آب و هوایی است که برایمان خلق کرده ای این روزها؟ هوا نه آنچنان ابریست که لذت ببریم از دیدنش، نه آنچنان صاف است که در آبی بیکرانش غرق شویم، نه آنچنان تمیز است که با یک نفس عمیق ششها را پر از اکسیژن نماییم و نه آنچنان کثیف است که با دیدنش زانوی غم بغل بگیریم! به جان خودمان ما همینجور گیرپاژ کرده و حیرانیم از دیدن این شرایط هوایی (اقلیمی؟) عجیب غریب! می گویی نه؟ یک نگاه به آسمان بینداز هم الان بعدش برایم بگو این هوا دقیقا چه جور هواییست؟! اصلا بگو بدانم تو از کی تا به حال اواخر خرداد اینهمه هوا را بهم میریختی؟ هان هان هان؟ اواخر خرداد همیشه آنقدر گرم و طاقت فرسا بود که جانمان در می آمد ولی حالا این هوا را ببین... البته نه که من شاکی باشم از هوای ابری خنک ها... نه اصلا... کور شوم اگر دروغ بگویم ولی آخر یک جورایی عجیب و غریب است برایم و راستش را بخواهی کمی تا قسمتی احساس ناامنی میکنم... جان من راستش را بگو باز چه خوابی برایمان دیده ای؟ راستی تا یادم نرفته... یادت باشد این بار که ازت درخواست سوپرایز کردم محل سگ هم بهم ندادی... یادت باشد آخدا دلم را شکستی حسابی... گیریم من سرپا تقصیر و پر از گناه ولی تو باید اینجور می کردی با منی که آنگونه مظلوم و مغموم ازت طلب کمک کردم؟ نه خدایی این رسمش بود تو با آن عرش کبریایی باعظمتت بخواهی حالِ منِ انسانِ ناتوان پیزوری را بگیری؟ نه خدایی این رسمش بود؟ البته حالا هنوز هم دیر نشده خدا جانم بنده همچنان چشم امیدم به سوی توست و منتظر لطف و کرمت می باشم و تا جوابم را ندهی دست از سر مبارکت بر نمیدارم که نمیدارم پس، کرم نما کریما ببینیم چه در چنته داریhttp://mahsae-ali.blogfa.com 

بدون شرح: 

نظرات 13 + ارسال نظر
محیا شنبه 21 خرداد 1390 ساعت 10:13 ق.ظ http://darjaryan.blogfa.com

ای عرش کبریایی چیه پس تو سرت؟!
کی با ما را میایی جون مادرت!!

مموی عطربرنج شنبه 21 خرداد 1390 ساعت 12:52 ب.ظ http://attrr.com

من و تو امروز بدجوری به خدا گیر دادیم هااااااااااااا!الان قهرش می گیره و با یه صاعقه کتابخونه من و تو رو می پکونه و می فرسته رو هوا دوس جون!!
چه بامزه ست این عکسا!عین همن!

نه بابا دوست جون خدا جنبه اش زیاده به این زودیا سوسکمون نمیکنه (یعنی امیدوارم که اینجور باشه)

مادر سفید برفی شنبه 21 خرداد 1390 ساعت 01:53 ب.ظ

امروز صبح داشتم می رفتم بیرون خواستم ببینم می شه دخترک رو برد یا نه دیدم نه اونقدر گرمه که با تاب شلوارک ببرمش نه اونقدر سرده که لباس آستین دار بپوشونم بهش... نه اونقدر عالیه که با خیال راحت ببرمش نه گرد و غبارش اونقدر زیاده که کلا قید بیرون رفتنو بزنم...
در نتیجه ...بردمش!!!!
عکس دومی رو اولین باره می بینمش الگوها رو داری؟

شرلی شنبه 21 خرداد 1390 ساعت 02:26 ب.ظ http://eghlimeyakh.blogfa.com

ممنونم از راهنماییت!! فکر می کنم از حالا بهتر درستش کنم
وای لباس کیت چقدر نازه! من نتونستم عروسیشونو ببینم و بعدش هم نشد عکسارو ببینم ! فقط تعریف هارو شنیده بودم
وای راست میگی ! انگار هوای همه جا همین طوره!

مینا-دفتر خاطرات شنبه 21 خرداد 1390 ساعت 02:52 ب.ظ

والله تکلیف ما هم با این هوا معلوم نیست. امروز خنک بود. باز دمش گرم که گرم نبود.
چه جالب ست شدن با هم.
هاین؟؟؟؟ (بدون شرح)

شاذه شنبه 21 خرداد 1390 ساعت 03:32 ب.ظ http://moon30.blogsky.com

سلام دوست جونم
خیلی بهش فکر نکن خسته میشی
این عکسا خیلی بامزه بودن

بالاخره آپ کردم

طناز یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 08:16 ق.ظ

چی بگم والله!
عاشق این عکسا شدم ها!

نازلی یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 08:54 ق.ظ http://darentezarmojeze.blogsky.com/

ولی خدایی شبا خوبه اونقده سرده که من گاهی پا میشم یه بلوز دیگه هم میپوشم ( مثلا همین دیشب این اتفاق افتاد).
این عکسا خیلی قشنگ بود.

افسانه یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 09:30 ق.ظ http://ninidari.bloghfa.com

سلام بهاره جونم
این قدر به آب و هوای خدا گیر نده. آخر و عاقبت نداره ها یهو دیدی رعد و برق شد بارون گرفت سیل اومد سونامی اتفاق افتاد تا بدونی الان چقدر هم هوا عالیه.
می گم مهم نیست که خدا هوا رو چه شکلی برامون درست کنه... مهم اینکه هوای ما رو داشته باشه ... نه؟؟

می می یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 02:32 ب.ظ

خداییش خدا خیلی بامزس ها
چه عسک قشنگی. جالب ناک بید

فرداد یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 02:37 ب.ظ http://ghabe7.blogsky.com

مولانا می فرماید:
آب کم جو تشنگی آور بدست...
عجب صفایی می کنین شما با خداتون...خوش به حال شما.
سلام...
به زودی نتیجه میگیرین بهاره خانوم.

ان شاءالله نفستون حق باشه آقا فرداد.

بی سرزمین تر از باد یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 08:39 ب.ظ

دیدی چقدر مراسم عروسیشون بامزه بود و لباسها عروس ساده بودن.
حالا اگه تو دارقوز آباد سلفی ایران یه عروسی بر پا بشه دیگه هیچی.....
به جان خودم من فکر کردم امروز صبح هوا ابریه.عین دیوونه ها با خودم کلا گپ بردم.

آهان دیگه منم همینو میگم دیگه خدا تکلیفونو روشن نمیکنه نه ابریه ابریه هوا نه صاف صاف... امروز صبح و بعدازظهر که هوا انقدر کثیف بود انگار ابری بود ولی الان که شبه من گردو غبارا رو نمی بینم ولی آسمون واقعا ابریه...

ممول دوشنبه 23 خرداد 1390 ساعت 10:54 ق.ظ

بابا بهار جان کشتی خدا رو که ! بسه بچه مرد از بس غر زدی بهش . بی خیال درست بشو این خدائه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد