روزهای من
روزهای من

روزهای من

سلام... مو برگشتم که!

بعد از چند روز، دیشب برگشتم تهران. با اجازۀ همگی چند روزی به همراه مامان و بابا و برادر کوچکترم، رفتیم کیش. محمد نتونست همراهمون بیاد چون کارخونه شون نمی دونم ایزو دارند ممیزی دارند چی دارند خلاصه برای همین نشد که بیاد. جزئیات سفر رو میام براتون می نویسم الان باید به کارهام برسم انقدر کار عقب افتاده دارم که خدا بدونه. الان فقط اومدم بگم که زنده ام هنوز 

پ.ن1. اصلا حال خوبی نداشتم وقتی شب پرواز از رادیو شنیدم 5 ساعت قبلترش یک هواپیما نزدیک ارومیه سقوط کرده تا برسیم تهران مردم و زنده شدم، خودم مهم نبودم همش نگران مامانم اینا بودم 

پ.ن2. وقتی من میگم تو می خوای لج منو دربیاری آخدا، همه دعوام می کنند! دستت درد نکنه که برف فرستادی ولی این برف رو نمی شد یکی دو روز زودتر یا یکی دو روز دیرتر بفرستی تا منم باشم و ببینم بارشش روhttp://mahsae-ali.blogfa.com؟ حتما باید من از تهران خارج می شدم تا بفرستی برف رو؟ ولی ناز شصتت اون کوههای رو به خونمون رو خیــــــــــــــــــــــــلی قشنگ رنگ آمیزی کرده بودی... میشه یه بار دیگه رنگش کنی تا منم ببینم چه جوری رنگشون کردی؟ هاین؟

نظرات 20 + ارسال نظر
آسمون(مشی) سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 04:12 ب.ظ http://mashi.blogsky.com

به به! می بینم که به جنوب سفر کرده اید!! ایشالا که خوش گذشته باشه...
زود بیا عکس مکس بزار ببینیم کجاها رفتی!دلمون تنگ شده بید...

بانو سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 04:44 ب.ظ http://mymindowl.persianblog.ir

رسیدن به خیر..
خوب کاری کردی رفتی مسافرت... برای تغییر روحیه خوبه...

شاذه سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 06:42 ب.ظ http://moon30.blogsky.com

سلامممم
خوش برگشتی :)
دیگه قرار نشد ناشکری کنی ها!! انشاالله هوای شهرتون تمیز تمیز بشه و ایضا شهر ما!
خوش باشی و سلامت دوست من :*)

سارا...خونه مهربونی ها... چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 08:02 ق.ظ

وای خوش به حالت...
خوش گذشت؟

fafa چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 09:11 ق.ظ

می بینم که تا یه قدمی ما اومدی و .... منتظر سفرنامه ت هستم... ایشالا که خوش گذشته

نازلی چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 09:32 ق.ظ http://darentezarmojeze.blogsky.com/

سلام عزیز دلم
خوش اومدی. تمام مدتی که برف می اومد من فکر تو بودم گفتم این دختره کجا رفته داره برف میاد و نیست. حالا عیبی نداره یاهو گفته فردا و پس فردا هم میاد.
مراقب خودت باش عزیز دلم .

فیروزه چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 09:39 ق.ظ

سلام ... رسیدن به خیر ...
خدا رو شکر که صحیح و سلامت رفتید و برگشتید ... امیدوارم که خیلی بهت خوش گذشته باشه و سرحال و با روحیه تازه بر گشته باشی ...

تینا چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 10:03 ق.ظ http://asemoone-tina

رسیدن بخیر عزیز دلم..... دلم برات تنگ شده بود....

ممول چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 10:50 ق.ظ

به سلامتی برگشتی خدا رو شکر . چی کشیدی در طول سفر هوایی بمیرم برات .
بی صبرانه منتظر سفرنامه باعکس هستیم

somam چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 11:26 ق.ظ http://somam.blogfa.com

سلام بهاره جون.خوش گذشت.به سلامتی انشاا ...
خوشبحالتون برف یه جایی میبینی .ماکه داریم غرق میشیم.آپم

مادر سفید برفی چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 01:27 ب.ظ http://www.majera.blogsky.com

رسیدن به خیر خوش گذشته باشه امیدوارم...خب بد شد دیگه این همه با خدا دعوا کردی آخرش برف ندیدی...ماجرای پرواز ارومیه خیلی غم انگیز بود

ترانه چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 01:57 ب.ظ

رسیدن بخیر. ایشالا همیشه به سفر بهاره جون.

مامی پنج‌شنبه 23 دی 1389 ساعت 10:33 ق.ظ

خوشم اومد از خدا دیدی حالتو گرفت ؟؟؟ تازه برو خدا رو شکر کن هواپیماتون طوریش نشد

اتفاقا خیلیم حال داد بهم شبش چنان برفی فرستاد برام که تو عمرم نظیرش رو ندیده بودم! اصلا اون برف رو مخصوص فرستاد برام که حال کنم چون نمیدونی قدم زدن زیر برف همراه عزیزترینت چه لذتی داره... امیدوارم نصیب تو هم بکنه

الی جمعه 24 دی 1389 ساعت 10:48 ق.ظ http://elidiary.persianblog.ir/

کیش فکر کنم هوای خیلی خوبی داشته نه ؟
خوش باشی همیشه .

هواش عالی بود دوستم... جای شما خالی
مرسی گلم... تو هم همینطور امیدوارم

شرلی جمعه 24 دی 1389 ساعت 07:04 ب.ظ http://eghlimeyakh.blogfa.com

سلااااااااااااااااااام
خب پس خدارو شکر خوش گذشته
منم اتفاقا همین فکرو کردم

ممنون گلم

فیروزه شنبه 25 دی 1389 ساعت 10:15 ق.ظ

سلام و صبح شنبه به خیر ...
رمز پست جدید پیلیززززززززز

سلام عزیزم
برات فرستادم که ... الان دوباره میام پیشت دوست جون

مینا شنبه 25 دی 1389 ساعت 11:32 ق.ظ

بهارم سرم شلوغه ایشاله هفته دیگه میام و وبلاگتو میخورم. مرسی از رمزت. دلم برات تنگه بهاری

میدونم عزیزم... امیداوارم امتحاناتت رو با موفقیت زیاد طی کنی دوستم... منم دلم برات تنگ شده حسابی

مهتاب شنبه 25 دی 1389 ساعت 03:24 ب.ظ

خوشحالم از اینکه شاد رفتی و شاد روان برنگشتی. خیلی خوشحالم

موشکرم دوست جان

ماتیلدا شنبه 25 دی 1389 ساعت 04:11 ب.ظ

سلام!!خیلی با نمک مینویسی پیش منم بیا!

لطف داری گلم ولی آدرس نذاشتی برام

مامی یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 09:49 ق.ظ

قدم زدنو که نصیب ما کرده ولی زیر برف نه هنوز .... رمز رو عوض کردی که

ایشالا اونم نصیبتون کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد