روزهای من
روزهای من

روزهای من

انتظار

یک ساعت است که خسته و کلافه منتظر نشسته ام تا تلفنم زنگ بخورد؛ ولی نمی خورد. بعد از یک ساعت، بی طاقت و عصبانی گوشی را بر میدارم تا خود تماس بگیرم که... آه از نهادم بر میخیزد وقتی می فهمم تمام این یک ساعت را با گوشی خاموش به انتظار نشسته بودم! به محض روشن شدن، صدای زنگش بلند می شود! خدا به داد برسد