روزهای من
روزهای من

روزهای من

خوابنما

دیشب ساعت ۳ بامداد از بوی سوختگی وحشتناک بیدار شدمیس درست حدس زدی؛ کولرمان طی حرکتی بسیار غافلگیرانه و ناجوانمردانه، سوخت! نه انگار که دو فروند آدم گرمایی در پناه باد خنکش خفته اند و نه انگار که جانشان در این گرمای زیاد به جان او بسته است! لامروت بی معرفت چنان سوخت که تو گویی صد سال ست که سوخته است! در همین راستا بهاره ای که من باشم مدتی را غلطیدم اینوری ولی خوابم نبرد، مدتی را غلطیدم آن وری، باز هم خوابم نبرد؛ اتاق را چنج نمودم بازم هم نشد که بشه، نهایتا آهنگ I can't sleep so I'm counting sheep را دل در آنقدر زمزمه نمودم تا بالاخره خوابم برد. صبح هرچه این ساعت نگونبخت گفت اهن، اوهون، ایهین... بنده به روی مبارک نیاوردم که نیاوردم تنها در دل خطاب به او گفتم بیشین بابا حال نداریم! تا فردا صبح هم که صدا کنی من یکی بیدار بشو نیستم، که نیستم! تنها توانستم یک نموره آن چشمان شهلای باباغوری گرفته از بی خوابی را بیدار نموده و به خانوم همکار اطلاع دهم که دیر می آیم اداره و بعد دوباره فرتی به خواب ناز فرو روم و تازه خواب اداره را هم ببینم، در خواب ساعت 10:30 رسیدم آنجا ولی همینکه بیدار شدم دیدم ساعت تازه 9 شده و من فکر می کردم خیلی وقت ست که خوابم! نمیدانم چرا تو خواب مدام این جمله را با خودم تکرار می کردم که یادم باشد حتما وقتی خواستم آپ کنم این جمله را خطاب به خدا بگویم که خدایا نباشی اگر تو و نباشد اگر دست گرم و مهربانت، من به امید کی و چی روزها را سر کنم! یاللعجب! این جمله دیگر چرا وسط خواب اداری من خودش را جا کرد؟! نمیدانم شاید چون خیلی وقتست که از این قبیل حرفها به خدا نزده ام، خودش در خواب یادآوریم کرد... I don't know! شاید که اینطور باشد! 

پ.ن. انقدر از شجاعتم تعریف کردید که حسابی باورم شد! حالا==> بدبخواه مدخواه دارید چـــــی؟ عکس بدید جنازه تحویل بیگیرید! آب حوض هم بخواهید می کشیم، مادرشوهر هم بخواهید خفه می کنیم! منتها درصورتی که مادرشوهرتون عینهو مادرفولاد زره باشه ها، اگه مثل مادرشوهر خودم خوب و مهربون بود عمرا بلایی سرش بیاریم! گفته باشیم!

نظرات 13 + ارسال نظر
زهرا دوشنبه 28 تیر 1389 ساعت 07:06 ب.ظ http://sedayam-kon.mihanblog.com

وای روزایی که این ساعت زنگ میزنه و منم میگم فقط 5 دقیقه.......
یه دوست داشتم یکی از روزایی که تعطیل بود و میتونست بخوابه به مامانش سفارش میکنه هر یه ساعت یه بار بیدارش کنه تا اون ببینه که آخ جون بازم میتونه بخوابه!

شاذه سه‌شنبه 29 تیر 1389 ساعت 12:56 ق.ظ

ساعت یک شد. خوابم نمی بره. فردا هزار تا کار دارم. پست خوابنما می خونم بازم خوابم نمی بره.
خداوند به شما یک دست؟ یک باب؟ یک فروند؟ کولر نوی دست اول خووووب عطا بفرماید.

آسمون(مشی) سه‌شنبه 29 تیر 1389 ساعت 09:35 ق.ظ http://mashi.blogsky.com

آخی !این آهنگو کراکی می خوند....
بی کولری بد چیزیه...

نازلی سه‌شنبه 29 تیر 1389 ساعت 10:03 ق.ظ

سلام عزیزم
عاشقتم عاشقتم عاشقتم با این نوشتنت انگار جلوی ایستادی و داری حرف میزنی. من از این استعدادا ندارم والا کارت درسته.
دیدی چه حالی میده یه ربع میخوابی ولی احساس میکنی که ۴ ساعت خوابیدی آی حال میده.
قوربونت برم عزیز دلم.
راستی دیروز بهت زنگ زدم بر نداشتی. امروز دوباره میزنگم.

ترانه سه‌شنبه 29 تیر 1389 ساعت 10:26 ق.ظ http://zendegihaa.blogspot.com/

بعضی شب ها بدون کولر نمیشه خوابید. اینجوری که تو بی خواب شدی، مرخصی باید میگرفتی بهاره جون.

خوب نیستا، من هر شب با خدا حرف میزنم، خیلی دوستمون داره.

بلوط سه‌شنبه 29 تیر 1389 ساعت 11:09 ق.ظ

وای بی کولری توی تابستون بددردیه!
عجب خواب بامزه ای دیدی....
آره یادم باشه هروقت لازم شد ازت کمک بخوام خواهر! :دی

بانوی حروفچین سه‌شنبه 29 تیر 1389 ساعت 05:00 ب.ظ http://typesetlife.persianblog.ir

خوب کردی که لینک کردی:)) .. حالا کولرتون درست شد؟؟.. بدون کولر اصلا نمی شه نفس کشید تو این روزها...

علی سه‌شنبه 29 تیر 1389 ساعت 05:49 ب.ظ http://mygolf.blogsky.com

خیلی جالب نوشته بودبد بهار خانوم

رنگین کمان سه‌شنبه 29 تیر 1389 ساعت 08:05 ب.ظ http://rangin-kaman.blogsky.com

سلام بهاره جون
خوبی؟
وایی که چه حالی می ده این 5 دقیقه خوابیدنا! همیشه هم 5 دقیقه میشه نیم ساعت یا شایدم بیشتر!!
پیش منم بیا اگه با تبادل لینک موافقی خبرم کن.

امیر دهنوی سه‌شنبه 29 تیر 1389 ساعت 08:28 ب.ظ http://www.linknegar.com

سلام. دوست عزیزم خوشحالم که وبلاگی پربار دارید . از طرف سایت لینک نگار دات کام مزاحمتون میشم. تو این سایت سیستمی کاملا هوشمند طراحی کردیم که با توجه به پارامترهای کاملا عادلانه که از گوگل دریافت می کند تعداد بازدید شما را دریافت کرده و در گوگل و موتورهای جستجوی دیگه مثل یاهو ثبت می کنه. بنابراین هم مطالبتان در سایت ثبت می شود و هم در گوگل ایندکس میشود و هم اینکه تو کلی وبلاگ دیگه هم به نمایش در میاد حسن این کارم اینه که بازدیدتون بیشتر می شه و می تونین سایت پربازدهی رو مدیریت کنید. شما می تونید به هنگام آپ دیت وبلاگ خود لینک مطلب جدید رو تو لینک باکس قرار بدید تا در مدت زمان کمتری مطلبتون بازدید مورد نظرشو بگیره. برای ورود به جمع ما کافیه ثبت نام کنید و کد لینک باکس رو تو قالبتون قرار بدبد و بعدش لینکهاتون رو ثبت کنید. یه خواهش دیگه داریم اونم این که برای ثبت نام از اینترنت اکسپلور استفاده نکنید و از مرور گرهای دیگه ای مثل فایر فاکس، نت اسکیپ و ... استفاده کنید تا ثبت نام دقیق انجام بشه البته این فقط یه پیشنهاده. قبل از ارسال لینک قوانین رو مطالعه بکنید و توجه داشته باشید که در صورت استفاده از یک لینک در زمان های مختلف سیستم به صورت هوشمند شما را حذف کرده و متاسفانه عضویت تان رو ملغی می کنه که این واقعا برای ما ناراحت کننده هست که دوستی مثل شما رو از دست بدیم. نکته آخر این که اگر به مشکلی برخوردین با ای دی ما تماس بگیرین تا کمکتون کنیم.

زهرا سه‌شنبه 29 تیر 1389 ساعت 09:42 ب.ظ http://sedayam-kon.mihanblog.com

بعضی از پست هات چرا جای نظر نداره؟؟ این رو برا اون پست تلفنت میگم.......... هه هه هه !
کلا خدا به دادت برسه....!!
اعصاب خردی بودااااااااااا

ترانه چهارشنبه 30 تیر 1389 ساعت 08:23 ق.ظ

حتما کلافه شده اونی که قرار بوده زنگ بزنه. بهاره جون

آلما چهارشنبه 30 تیر 1389 ساعت 08:54 ق.ظ http://www.almaa.blogsky.com

گیر دادم بخونم آرشیوتو
جالب می نویسی

مرسی دوستم
خوشحالم خوشت اومده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد