روزهای من
روزهای من

روزهای من

نقد یاران

ممو جانم سخت ترین کار ممکن رو از من خواسته==> اینکه نقدش کنم! تازه نه فقط خودش را بلکه دوستان دیگر را نیز هم! ولی با این وجود چشم دوست جون نقد می کنیم آی نقد می کنیم: 

 1- اولین نفر خود شخص شخیص ممو خانمه که دختری شاد و مهربون و پرانرژیه. از هر انگشتت 6 تا هنر می ریزه: آشپزیش حرف نداره، رقصش معرکه است، چند تا زبون صحبت می کنه، صدای قشنگی داره و به تازگی کلاس دوبلاژ هم می ره، وقتی شاده میخواد دنیا را هم با خودش شاد کنه اما وقتی ناراحته سکوت اختیار میکنه و دل مهربونش اجازه نمیده بهش که کسی را از غمهای خودش با خبر کنه او فقط شادیش رو قسمت میکنه. برای دوستی می تونی روش حسابی کنی چون به وقت نیاز از پشتت جا خالی نمی ده و همیشه دستت رو میگیره. هم خودش و هم خوبش بسیار آدمای خوش مشرب و خوش سفری هستند اگر برای بیرون رفتن یا مسافرت دنبال پا می گردید (اگه وقتشون آزاد باشه البته) بهترین گزینه هستند. این دوست گل من فقط یک ایراد که نمیشه گفت، نقطه ضعف بگم بهتره، داره و اونم این که گاهی اوقات زود رنج میشه و برا همین آدمایی که این اخلاقش را می دونن اگه بخوان اذیتش کنند درست دست میذارند روی این نقطه ضعفش و هی فشار می دهند...این خانم خوشگل اگه رو این نقطه یه نموره کار کنه دیگه هیچ مجله نداره و همه چی تمومه 

2- نفر بعدی سرکار خانم بهاران خانمه که نمیدونم چرا و به چه علتی یکهو ازم بریده. نه میاد دیدنم و نه ... بگذریم. بسیار دخترم محجوب و مهربونیه... صدای لطیف و مخملی داره با قلبی شیطون و نکته بین. یکی از با احساس ترین افرادیه که تو عمرم دیدم و اس ام اس های قشنگی که برات میفرسته براحتی می تونن عواطفت را قلقلک بدهند و نصفه شبی اشک را مهممون چشمانت کنند. او هم مثل ممو فقط شادی هاش رو با دوستان قسمت میکنه و دوست نداره با کسی در مورد غمهاش صحبت کنه.  

3- نفر بعدی نازلی جانمه... مهربون، خوش صدا، خوش خنده و صادق. از مصاحبت باهاش سیر نمیشی و وقتی کنارشی اصلا متوجه گذر زمون نمی شی. بی اختیار دوست داری با او در مورد تمام مسائلت صحبت کنی و مطمئن باشی که او درک میکنه و باهات همفکره. بسیار خونگرم و اجتماعیه. داستانهای قشنگش همیشه آدم را به اوج لذت و آرامش می رسونن و بعد از تموم شدنشون این حس را به آدم القا می کنند که چه حیف تموم شد. نازلی جونم یکی از وفادارترین و نکته سنج ترین دوستان جدیدیه که خدا لطف کرده و رسوندتش بهم.

4- سرکار خانم ترانه خانم نفر بعدیه. ترانه گلم هم یکی از وفادارترین و مهربانترین دوستان نتی منه که تو این 3 سال هیچ وقت منو تنها نذاشته. از نوشته هاش کاملا پیداست که فردی مهربان، با احساس، نکته سنج و با اراده ست. حیف که با هم خیلی فاصله داره وگرنه حتما یه قراری می ذاشتم و از نزدیک میدیمش. این دوست گل من به تازگی شریک زندگیش را پیدا کرده و چه عاشقانه از او یاد میکنه. برای هر دو نفرشون از صمیم قلبم آرزوی سلامتی و خوشبختی می کنم. 

5- بلوط ناز و مهربونم نفر آخریه که نقدش میکنم. با اینکه هرگز نه دیدمش و نه صداش رو شنیدم، ولی احساس نزدیکی عجیبی بهش میکنم و عمیقا از ته دلم دوستش دارم. افسوس می خورم که با او هم همشهری نیستم وگرنه هیچ وقت ولش نمی کردم و برای دوستی خودم را بهش قالب می کردم. مهربونی، صمیمیت، بزرگی، لطافت از صفات بارز اخلاقی اوست. بلوط جان من نقاش ماهر و چیره دستیست... از تمام آثارش براحتی می تونی روح لطیف و قشنگش رو حس کنی. علاوه بر این در تزئین سفره عقد و کلا سفره آرایی هم مهارت کامل داره. زبان انگلیسش عالیه و خلاصه نمونه بارز یک خانم ایرانیه موفقه.    

بعدا نوشت: 

نفر ششم را یادم رفت بگم: آرزوی ماه و نازنینم... با آرزو از سوم دبیرستان دوستم. انقدر مهربون و ماهه که حد نداره... خانم ورزشکار و خوش تیپ ما هم مترجم قابلیه و هم مدرس خوبی... دست هرچی کتابخونه از پشت بسته... از هر نویسنده ای که تو بگی کتاب خونده و اطلاعات خوبی ازش داره... انقدرم قلبش پروانه ایه که نگو... متاسفانه چند سالی بود که همدیگه رو گم کرده بودیم ولی از دولتی سر فیس بوک عزیز دوباره همدیگه رو پیدا کردیم... دیدن دوباره ی او شاید بهترین اتفاق تو سال 89 بوده برام.

در آخر از همه دوستان خوبم می خوام که بی زحمت نقدم کنن (یا ابوالفضل) عزیزانی که اسمشون اون بالا اومده لفطا زیرآبی نرفته و حتمن حتما نقدم کنند فقط ترو خدا فقط نقدم کنید؛ نه تعریف.

نظرات 10 + ارسال نظر
ترانه شنبه 12 تیر 1389 ساعت 01:30 ب.ظ

ممنون بهاره جونم، خودت گلی و خانوم، لطف داری در حق من و همیشه کنارم بودی، ایشالا یه روز جور بشه بیاید شهر ما، خوشحال میشم ببینمت عزیزم.

منم در اولین فرصت نقد می کنممممممم : دی

شاذه شنبه 12 تیر 1389 ساعت 02:22 ب.ظ

سلام بهاره جونم
دوست خوشگل و مهربون و تپلی من :*)
تو صبوری و مهربون. بعد دیگه هرچی گشتم نمی دونم چی بگم برای نقد کردن!
هااان یادم اومد! یه بدقولی کردی! قرار بود برامون قصه بذاری نذاشتی هنوز!

آلما شنبه 12 تیر 1389 ساعت 02:59 ب.ظ http://www.almaa.blogsky.com

خوب از اینایی که گفتی ممو رو می شناسم و کاملا باهات موافقم
خصوصا با تیکه رقصش:))))

الی شنبه 12 تیر 1389 ساعت 11:50 ب.ظ http://elidiary.persianblog.ir/

خدا همه ی دوستانت رو حفظ کنه . مخصوصن اینکه همه خوش صدا هم هستند !

گوش مروارید یکشنبه 13 تیر 1389 ساعت 10:42 ق.ظ

سام عزیزم از آشنائیت خوشحالم

ممو یکشنبه 13 تیر 1389 ساعت 11:44 ق.ظ

ای بابا! چوب کاری کردی دوسم!! خیلی نقدت به دلم نشست...
ممنونم....

نازلی سه‌شنبه 15 تیر 1389 ساعت 09:10 ق.ظ

سلام عزیز دلم
بابا ترکوندی اونقدر که از من تعریف کردی یعنی من اینهمه کارم درسته فکر کنم که یه دو سه کیلویی چاق شدم از خوشی.
باید بگم خودت هم بسیار گل و مهربون هستی و اینکه با اینکه خیلی زمان زیادی نیست میشناسمت با این حال احساس میکنم که خیلی وقته که میشناسمت و باهات دوستم.
خلاصه که باید اعتراف کنم من از این آشنایی بسی خرسندم.
مراقب خودت باش دوست قشنگم.

بلوط سه‌شنبه 15 تیر 1389 ساعت 03:14 ب.ظ

وای بهاره جونم...شرمنده کردی....
تو خودت خانوم و گل و مهربونی عزیزم.... من اصلا لایق این صفاتی که گفتی نیستم ...
منم با وجودی که ندیدمت خیلی دوستت دارم دوست جونم و از دوستی با تو از ته دلم خوشحالم :) ممنون که تو هم منو قابل می دونی ...

آرزو شنبه 26 تیر 1389 ساعت 04:15 ب.ظ http://rahgozareandisheha.blogfa

بهاره جونم ....واقعا" مرسی ار تعریفایی که کردی..
امسال یکی از قشنگترین اتفاقات زندگیم این بود که تورو دوباره پیدا کردم........تو یادآور روزهای قشنگ مدرسه ، کتاب خوندنامون ..واسم هستی عزیزم! امیدوارم همیشه موفق باشی دوستم!
ببخشید دیر جواب دادم!:

قربونت برم عزیز دلم:-*
هرچی که گفتم بیان احساساتم بود و هیچ اغراقی توش نکردم.
برای من هم این اتفاق بهترین اتفاق سال ۸۹ بوده برام:-*

مینام دیگه... چهارشنبه 31 شهریور 1389 ساعت 02:35 ب.ظ

من ندیدمت ولی دوست دارم نقدت کنم. خواهشا ناراحت نشو.
من فکر میکنم شما یه دختر توپول سفید و یه کمی هم مغرور واسه غریبه ها هستی. خیلی خوب ریزه کاری ها رو میبینی و در موردش حرف میزنی. طلبه آرامش هستی و خصلت خوبی که من عاشقشم کتاب خونیه. احساس میکنم ازون آدمای کاربلد هستی که میدونی چطور با شوهر و خاونداش رفتار کنی که آب از آب تکون نخوره در یک کلام با سیاست هستی.
و از دید اجتماعی یه خانوم کارشناس با شخصیت و منطقی و شیک پوش.
همین.

تو که همش تعریف کردی مینا جانمرسی از نظر لطفت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد