روزهای من
روزهای من

روزهای من

من از خدا خواستم ...

من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید 
خدا گفت: نه!
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم... بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی.  

من از خدا خواستم که بدنم را کامل سازد  

خدا گفت: نه! روح تو کامل است. بدن تو موقتی است. 

من از خدا خواستم به من شکیبائی دهد 
خدا گفت: نه! شکیبائی بر اثر سختی ها به دست می آید. شکیبائی دادنی نیست بلکه به دست آوردنی است.
من از خدا خواستم تا به من خوشبختی دهد 
خدا گفت: نه! من به تو برکت می دهم؛ خوشبختی به خودت بستگی دارد.من از خدا خواستم تا از دردها آزادم سازد 
خدا گفت: نه! درد و رنج تو را از این جهان دور کرده و به من نزدیک تر می سازد.
من از خدا خواستم تا روحم را رشد دهد 
خدا گفت: نه! تو خودت باید رشد کنی ولی من تو را می پیرایم تا میوه دهی.
من از خدا خواستم به من چیزهائی دهد تا از زندگی خوشم بیاید 
خدا گفت: نه! من به تو زندگی می بخشم تا تو از همۀ آن چیزها لذت ببری. 

من از خدا خواستم تا به من کمک کند تا دیگران را همان طور که او دوست دارد، دوست داشته باشم.
خدا گفت: سرانجام مطلب را گرفتی!
منبع: ایمیل دریافتی 

پ.ن1. جناب آقای محمدرضا خان؛ وقتی اینجانه یواشکی تو ادارا می خونو دیجه حگ ندارو تو خانا منی سر خوردن قائمکی بستی طالبی سین جیم کنو! فهمیدش؟ تو هچ می دونو الان 6 ماهه که این بستنیه اومده و منی از وجودش گافلم؟ هاین؟ هچ می دونو؟ حالا چه اومدش و اینجانه خوندش میجی چرا اونو خوردی؟ اصلا خوب چردم، تو حواست نباشه بازم قائمکی میخورم! 

پ.ن2. احتمال خیلی زیاد فردا بعداز ظهر میریم شمال یا یکشنبه بر میگردیم یا دوشنبه صبح زود. 

بهتون خوش بگذره دوست جونا...

نظرات 5 + ارسال نظر
ali mahrooz چهارشنبه 21 بهمن 1388 ساعت 04:52 ب.ظ http://www.byrapid.com

سلام خوبی وبلاگ خیلی خوب وقشنگی داری خوشحال میشم اگه به سایت من هم سر بزنی در مور فروش اکانت های رپیدشیر و مگا آپلود هستش. منتظرتم راستی میشه یه لینک از سایت من تو وبلاگت بدی با همین عنوان فروش اکانت های رپیدشیر و مگا اپلود ؟ ایشالا جبران میکنم مرسی فعلا بایhttp://www.byrapid.com

نهال پنج‌شنبه 22 بهمن 1388 ساعت 07:20 ق.ظ http://nahal87654.persianblog.ir

خوش بگذره عزیزم.

ترانه شنبه 24 بهمن 1388 ساعت 11:10 ق.ظ http://zendegihaa.blogspot.com/

چه مطلب زیبا و دلنشینی.

بهاره خانوم شمال خوش بگذره. هر چیم دوست داشتی بستنی طالبی بخور.

سفرت بی خطر

نازلی یکشنبه 25 بهمن 1388 ساعت 09:42 ق.ظ

سلام عزیز دلم
بستنی بخور ولی کم بخور عزیز دلم مگه نمیخوای لاغر شی خانمی؟
امیدورام که شمال خیلی خیلی خیلی بهت خوش بگذره.
مراقب خودت باش میبوسمت.

آیلا یکشنبه 25 بهمن 1388 ساعت 01:55 ب.ظ http://moon30.blogsky.com

چه مطلب نااازی!
شمال خوش بگذره دوست جون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد