خودت یه اسمی براش بذار...

آمده‌ام که سر نهم
عشق ترا به سر برم
ور تو بگویی‌ام که نی
نی شکنم شکر برم 

روحم بدجوری زخم شده و جای زخمش آی درد میکنه که نگو...  آخه خدایا من چی بهت بگم؟ تو خودت میدونی من چقدر از این فلسطینی های احمق و پر رو بدم میاد... خودت میدونی که چقدر دلم میخواد یه سنگی چیزی بردارم و محکم بکوبم تو سر رهبران حماس و حزب الله و هر گروه پدرسوخته ی دیگه ای که باعث و بانی اینهمه جنگ و کشت و کشتاره و ازشون حمایت میکنه... خدایا تو خودت میدونی چقدر از اینکه کرور کرور پول بی زبون بیت المال و میبرند و صرف هزینه های سرسام آور جنگ فلسطین و اسرائیل میکنند درحالیکه ۶۰٪ مردم خودمون کم کم دارند به نون شب محتاج میشوند، بیزار و متنفرم. ایزدا تو بودی و دیدی که هروقت اون حیاتی چندش آور اخبار فلسطین و میخونه چقدر کفرم و درمیاره و مجبورم میکنه هرانچه بدوبیراه بلدم نثارش کنم آخه همچین با حرص و تنفر اخبار و میخونه انگار که داره از دشمن خونی خودش و باباش حرف میزنه! خدایا هم من میدونم و هم تو که اگه حمایت بعضی کشورها ازجمله همین ایران مارموذی خودمون نبود، این جنگ لعنتی مدتها پیش تموم شده بود و بالاخره این فلسطینی های احمق تا حالا یه خاکی تو سرشون کرده بودند... ولی بار الهی آخه این چه وضعیه راه انداختی تو دنیا؟! یعنی چی که هیچی نمیگی و فقط نگاه میکنی؟ چه معنی میده این همه سکوت؟  

 مرده بدم زنده شدم
گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من
دولت پاینده شدم

این بشر دو پا همون بشر دوپاییه که تو آفریدی؟ آره؟ این بشر همونیه که تو آفریدیش؟ مگه تو همه وجودت مهر و محبت نیست؟ مگه تو این جهان و بخاطر عشق و دوست داشتن نیافریدی؟ مگه این بشر دو پا رو برای رسیدن به کمال نفرستادیش تو این کره ی خاکی؟ مگه غیر از این بود که همه ارواح برای کمک به همدیگه و اینکه باری از مشکلات ارواح دیگه بردارند قبول میکنن که اسیر جسم بشوند؟ پس چی شد؟ اینهمه خشونت و وحشی گری نتیجه چیه آخه؟  

اوست نشسته در نظر
من به کجا نظر برم
اوست گرفته شهر دل
من به کجا سفر برم؟

خدایا این چه عدل و دادیه که یکی اونور عالم تو خوشی و نعمت قلت (؟ غلط؟ غلت؟ قلط؟) بزنه و یکی هم اینجوری به خاک سیاه بشینه؟ چرا کاری نمی کنی که اشرف مخلوقاتت جوری زندگی کنه که در شان اشرف مخلوقات باشه؟ آخه بچه 6-5 ساله چه گناهی کرده که باید به فجیع ترین وضع ممکنه برگرده پیشت؟ پس کی قراره کاری بکنی و خداییت و نشون نوادگان شیطان بدی؟ ها؟ کی دیگه آخه؟ خدایا من غزه و فلسطین و اسرائیل و حماس و هر کوفت و زهرمار دیگه سرم نمیشه من فقط خون گریه کردنای آدما رو میبینم... من فقط نوزاد قنداق پیچ بی روح و میبینم...  

 نیست شبی که تا سحر
خون نفشانم از بصر
زآن که غم فراق تو
کرده خراب کار دل

تو رو به آبروی هر کسی که دوستش داری... تو رو به روح پاک 124 هزار پیغمبرت... تو رو به حرمت مولای من علی، تمومش کن این صبر و تحمل رو... قطع کن نسل هرچی ظالم و ستمگره حالا چه مسلمون باشه چه مسیحی چه کلیمی چه پیرو هر دین و مذهب دیگه ای! خدایا اینا مگه خرند یا خودشون و زدند به خریت؟ آخه همه ی این کل کل کردنها و تحقیرها و کشت و کشتارها چرا باید مبناش طریقه پرستش تو باشه؟ تو مگه چندتا خدایی؟ چه فرق میکنه من تو رو تو کلیسا بپرستم یا تو مسجد؟ مگه اون بار که من تو کلیسا شمع روشن کردم و دعا کردم تو جوابم و ندادی؟ همونجور که تو حرم حضرت معصومه ازت چیزی رو خواستم و بهم دادیش... تو، تویی میخواد اسمت خدا باشه، میخواد الله یا گاد یا آهورامزدا یا حق باشه، تو تویی! چرا اینو فرو نمی کنی تو مغز این بشر دوپای احمق که دیگه سر یه اسم چند حرفی اینهمه جنایت بپا نکنه؟ هاین؟ خدایا خودت به اون بدبختای اسیر کمک کن...به دادشون برس... من نمیدونم چه جوری... اصلا اگه قراره بمیرند همه شون یه کاری کن که یدفعه همه شون با هم بمیرن... دیگه اینجوری ذره ذره زجر کششون نکن اگرم قراره بازم زنده بمونند که پس خودت یه فکری براشون بکن... فقط جون هرچی مرده زودتر...