روزهای من
روزهای من

روزهای من

اند خباثت!

تو این کتابه نوشته:
اگر مجبور شدی با کسی درگیر شوی اولین ضربه را بزن و محکم هم بزن!(پارازیت ... بعدشم دو پا داری دوتا دیگه هم قرض کن و با تمام قدرت بزن به چاک ...)

اجناسی که بچه ها میفروشند را بخر ...(پارازیت ... چه اگه نخری دسته جمعی مث سیریش میچسبند بهت و فقط و فقط از طریق خریدنه که میتونی از شرشون خلاص بشی؛ در نتیجه احترامت دست خودت باشه و مث بچه آدم همون اول با زبون خوش ازشون خرید کن!)

زیر دوش آب برا خودت آواز بخوان (پارازیت ... البته همون موقع یادت باشه که برا اسراف آب اون دنیا باید بری ته ته ته جهنم! و با آهن مذاب شده دوش بگیری! حالا اگه مردی بخون!!! ) 

چند وقت پیش با اصرار زیاد مامان باهاش رفتم عروسی برادرزاده ئ دوستش... حالا عروسی برادرزاده ئ دوست مامان جان چه ربطی به من داره اینو باید از مامان خانم زورگو پرسید که مجبورم کرد  هرجور شده ولو شده به قیمت دیدن قیافه شیش در چهار خانم مدیر، برم اون عروسی رو! ولی از تو چه پنهون وقتی میخواستم برم عروسی هیچ وقت فکرش و نمی کردم که اینهمه بهم خوش بگذره! باور کن! آخه تا حالا اینجوری بود که بعد از هر عروسی، از بس که یه عالم دختر لاغر و مانکن دیده بودم، شب که میومدم خونه از غصه یا دل درد می گرفتم یا سر درد که خدایا آخه چرا منو  اینهمه گرد و قلنبه آفریدی آخه؟ هاین؟ بعدشم به کل از زندگی نا امید و از خودم بیزار می شدم! ولی برعکس ایندفعه از دیدن اونهمه دختر گرد و قلنبه تر از خودم کلی ذوق مرگ شدم و از این عروسی کمال لذت رو بردم از خودم که بدم نیومد هچ یه عالمه هم به خودم امیدوار شدم! خدایا! حالا که منو لاغر نکردی، مرسی که بقیه رو هم مث من چاق کردی! اصلا دمت قیژ! (پارازیت... تا اطلاع ثانوی تو موود خباثت و بدجنسی و شیطنت و این چیزا می باشیم و بس)

نظرات 9 + ارسال نظر
بلوط شنبه 25 آبان 1387 ساعت 11:18 ق.ظ

آخی...چاقی و لاغری که زیاد مهم نیست! من خودم یه موقع گیر سه پیچ داده بودم که حتماً لااقل دو کیلویی چاقتر بشم و از این نی قلیونی بیام بیرون، ولی از قضا مریض شدم و به جای اینکه چاقتر بشم یک کیلو هم لاغر شدم!

مستانه شنبه 25 آبان 1387 ساعت 12:28 ب.ظ http://baadbadak.blogsky.com

ایده شنبه 25 آبان 1387 ساعت 01:22 ب.ظ

الهیییییییییییییییی... چه خوب که خوش گذشته بهاره جونمممممممم ایشالا همیشه کلی کلی لذت ببری. اصلن دعا میکنم میانگین وزن ادمها بیس کیلو زیاد بشه البته منهای خودم و خودت.
زیر دوش خیلی کیف میده آواز خوندن. من که پایشم.

مشی شنبه 25 آبان 1387 ساعت 01:42 ب.ظ http://mashi.blogsky.com

باریکلا بهار جونم! آNم هر جا که هس باید لذت ببره!

پیرهن پری شنبه 25 آبان 1387 ساعت 08:58 ب.ظ

ببین حالا
بعضی وقتا این زوزگویی های مامانا چه به درد میخوره

افسانه یکشنبه 26 آبان 1387 ساعت 10:56 ق.ظ http://affa.persianblog.ir

خباثتت رو عشق است

نازلی یکشنبه 26 آبان 1387 ساعت 04:57 ب.ظ http://darentezarmojeze.blogsky.com/

سلام بهاره جون وای اینو خیلی خوب اومدی منم وقتی میرم یه جایی که همه لاغرن واقعا دق میکنم و میخوام بمیرم. ولی خوب خوردن رو هم خیلی زیاد دوست دارم.
و اما در مورد زورگویی مامانها که نگو دست رو دلم نزار دیدی به چه استراتژیهایی متوسل میشن تا آدم رو یه جایی ببرن.

Inموریx یکشنبه 26 آبان 1387 ساعت 08:29 ب.ظ

این کتابه اسمش چی هست؟؟؟

بهاران دوشنبه 27 آبان 1387 ساعت 10:32 ق.ظ http://chalesh.blogsky.com

تا منو داری غم نداشته باش دختر عمو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد