روزهای من
روزهای من

روزهای من

درد و دل

تو هم دوست داری که : " الهی چشم حسود بترکه ؟! "  به قول بابام تو نمیری منم از ته دلم  from the bottom of my heart دلم میخواد که اول چشای حسود از حدقه بزنه بیرون بعد باباقوری بگیره آخر سرم بترکه ولی تجربه ئ بیست و نه ساله نشون داده که اصلا اینطور نیست! فهمیدم که اولاً چشم حسود عمراً بترکه، یعنی خدا یه جوری خلقش کرده که آنتی ترکیدنه! برعکس اون چشمی که همیشه ترکیده، می ترکه و خواهد ترکید، چشم محسود بوده و بس؛ و تازه دوماً، تو اصلاً فکر نکن اونی که حسوده همینجوری وایمیسته و منتظر میشه بلکه یه روزی چشم محسود خودش خودبخود بترکه، نه جونم، از این خبرا نیست جناب حسود خودش با دستای مبارکش دست میندازه تو کاسه ئ چشم محسود زبون بسته و عین آقا محمد خان قاجار که چشم لطفعلی خان زند مادر مرده ئ بدبخت بیچاره ئ بینوا رو از کاسه درآورد و گذاشت کف دستش (پارازیت ... که این کار آقامحمد خان هم به روایتی از رو حسادتش بوده چون لطفعلی خان هم جوان خیلی رشید و خوش قد و بالا و خوش تیپ و خوش هیکل و الده همونچه خودشی بوده و هم خیلی شجاع و دلیر بوده بعد نکنه آقا محمد خان از آقایی افتاده بود، داشت از حسودی می ترکید و خوب البته نفرتش از وکیل الرعایا هم بوده، ولی اینکه اینجور بزنه پدر صاحب بچه رو دربیاره، فقط حسودیش و می رسونده و بس) از حدقه در میاره بیرون!!! زورش می رسه، امکاناتش و داره حسودی میکنه، چشم محسود که سهله چشم پدر جدشم در میاره ... تا کور شود هر آنکه نتواند دید !!! 

حالا من چرا این حرفا رو زدم؟ ====> چون ......... هیچی ... همینجوری .... تو بذار به حساب درد و دل  نمی دونم چرا یـــیهو یادم افتاد!

 ای طلایی رنگ
ای تو را چشمان من دلتنگ
راستی را از کدامین راز با تو پرده بر گیرم؟
من  که چونان کودکی دلباخته بازیچه اش را
 بی تو غمگینم...
گر بدانی آسمان دیدگانم را نه ابری جز برویای تو آکنده
چه خواهی کرد؟
قلبت آیا مهر با من هیچ خواهد داشت؟
چشمت آیا راست با من هیچ خواهد گفت؟
کاش با من مهربان بودی...

شاعر:فرهاد شیبانی

نظرات 17 + ارسال نظر
ایده شنبه 15 تیر 1387 ساعت 09:28 ق.ظ

سلام بهاره جون. تو ۲۹ سالته؟ اصلن بهت نمیاد. حسادت خیلی بده. من اصلن دوست ندارم با حسود جماعت بپلکم. اثر انرژی منفی که در نتیجه حسادتشون ساطع میکنن رو خوووووب توی زندگیم میتونم حس کنم. چی بگم والا خواهر. خدا هممون رو حفظ کنه!

سلام ایده جونم
تو لطف داری دوستم مرسی:؛

مشی خانوم شنبه 15 تیر 1387 ساعت 10:52 ق.ظ http://mashi.blogsky.com

من اولم!!!!!!!!!! می دونم!!
خوبی بهار جان؟؟ مرسی از نظرت تو وبلاگم. این شعرت خیلی ماه بود. مخصوصن این قسمتش< ای طلایی رنگ
ای تو را چشمان من دلتنگ >
حسودی تو ذات همه هست اما بعضیها بیشتر اینو دارن و بعضیها حسادتشون خانمان براندازه!!! می سوزونه زندگی آدمو! اونایی که حسودن انگار موفقترن!! زندگیشون رله تره!
با حسادتشون و چشماشون زندگی بقیه رو می ترکونن و با خیال راحت می شینن قهوه می خورن و خاکستر شدن بقیه رو نظاره می کنن! برا همینه که آدم باید بعضی وقتا خودشو قایم کنه!

مرسی مهشادی... تو شطولیایی؟
از اون خانمان براندازا نگو که اسمشون میاد ۴ ستون بدنم میلرزه~~~

شادی شنبه 15 تیر 1387 ساعت 12:18 ب.ظ http://khoone-eshgh.blogsky.com

شعرت خیلی قشنگ بود میتونم برا خودم کپیش کنم؟

خوشحالم خوشت اومده شادی جون... خواهش میکنم این حرفا چیه:)

پرنیان شنبه 15 تیر 1387 ساعت 01:29 ب.ظ http://www.missthinker.blogfa.com

جدا حسادت بد چیزیه باهات موافقم.باید امیدوار باشیم آدمای حسود یه روز به خودشون بیانو بفهمن حسادت واقعا چیز بی خودیه.البته بعضیا نمی فهمن دارن حسادت می کنن اونام باید بفهمن و سعی کنن بی خیالش بشن.

راست میگی خیلیا بطور غیر ارادی و غریزی حسادت میکنن ولی خیلیا هم ارادی حسادت میکنن و خودشون هم کاملا واقفند به این قضیه.
به امید اون روز خوب:)

من آزادم شنبه 15 تیر 1387 ساعت 01:54 ب.ظ http://www.man-azadam.blogfa.com

فکر کنم حالت خوش نیست؟؟؟

چرا خوفم دوستم:-*

ارشیا شنبه 15 تیر 1387 ساعت 03:12 ب.ظ http://symptom.persianblog.ir/

حسادت جزو لوازم ذات بشری است. بشر به واسطه بدل شدنش به سوژه زبانمند هر لحظه دست به مقایسه بین خود و مطلق بودگی موجود در کلام یا تصویر می زند. حسادت ریشه در نقصان بشری دارد و تا بشر بشر هست حسادت هم هست. حسادت هم می تواند فرصت باشد و هم تهدید...
بحث چشم زدن و ترکوندن و ... هم به حساب همان طنازی خرافات گونه بگذاریم بهتر است. آن چیزی که در چشم زدن به چشم نسبتش می دهید مال چیز دیگر و متعلق به جای دیگر است...

بله باهاتون موافقم... حسادت تو وجود همه انسانها هست ولی خباثت نه... بعضیا از رو حسادت به خباثت میرسند درصورتیکه میتونن حسادتشون و کنترل کنند... افرادی که از روی حسادت به دوستان و نزدیکان خود تهمت میزنند یا زندگی ای را به هم میزنن یا اصلا سعی میکنن سر کسی بلایی بیارند... من دقیقا منظورم این افراد بود...
بحث چشم زدن گرچه از مقوله حسادت جداست ولی تا اندازه ای مرتبط هم هست... فکر نکنم خرافات باشه یعنی من که به چشم زخم اعتقاد دارم...
موفق باشید.

نازلی شنبه 15 تیر 1387 ساعت 03:20 ب.ظ http://darentezarmojeze.blogsky.com

مرده شور هر چی آدم حسوده ببرن واقعا ایشالا هم چشمشون بترکه هم خودشون ازشون متنفرم.
چقدر دلم خنک شد پستتو خوندم.

دل منم با حرفای تو خنک شد نازلی جونم:-*

نازلی شنبه 15 تیر 1387 ساعت 05:20 ب.ظ http://darentezarmojeze.blogsky.com/

من شما رو لینک کردم امیدوارم که کار بدی نکرده باشم.

باعث افتخاره نازلی جون:؛

inmorix شنبه 15 تیر 1387 ساعت 07:28 ب.ظ http://inmorix.persianblog.ir

منم موافقم که چشم حسود بترکه...ولی کلی باید مقدمات چید..الکی که نیست...تخم مرغ بزن بشکون...اسفند هم یادت نره...خلاصه اینکه یادت باشه حسود هرگز نیاسود...شعرتونم عالی بود..پر از احساسات زیبا...شاد باشین....

این تخم مرغ شکستن و بدجور بهش اعتقاد دارم ولی بدیش میدونید چیه؟ قبلش حتما باید یه پدری ازم دربیاد تا من بفهمم که چشم خوردم:دی ولی چشم زخم مال افرادیه که ناخودآگاه چشم میزنند ولی آدمای حسود منفی اون افرادی هستند که از روی حسادت سعی میکنن زندگی ها رو از هم بپاشونن و یا یه فرد خاصی و آزار بدن... من دقیقا از دست این گروه دوم نالان و شاکیم:(
خوشحالم از شعر خوشتون اومده.
پاینده باشید.

ماتیلدا شنبه 15 تیر 1387 ساعت 07:41 ب.ظ http://matilda1992.tk

ها نتیجه ی اخلاقی هم باید می نوشتی: حسود هر گز نیاسود
:دی
خوبی؟

راست میگی ها...
مرسی عزیزم خوبم... تو چشطولی عروس خانوم؟:)

نیلوفر شنبه 15 تیر 1387 ساعت 07:42 ب.ظ http://niloofarhb.persianblog.ir

نه عزیزم چه اشکالی داره؟!

ممنونم:)

بلوط یکشنبه 16 تیر 1387 ساعت 02:11 ب.ظ

سلام بهاره جون
خوبی دوستم؟
آره حسودی خیلی بده...معمولاً هم خود حسود بیشتر از محسود رنج می کشه چون دائم غصه میخوره که چرا از این و اون کم داره و هیچوقت از چیزایی که داره راضی نیست.

بوووس :)

ســـــــــــــلام بلوطی جونم
خوفی؟
مسافرت خوش میذگره؟:)
آره دیگه حسود خودش رنج میبره که پدر محسود و درمیاره (چشمولک)
مواظب خودت باش دوست جون:-*
بوووووس:-*

افسانه یکشنبه 16 تیر 1387 ساعت 11:40 ب.ظ http://affa.persianblog.ir

همین حسادت شیطون رو از درگاه خدا راند!
البته می گن: شیطون بزرگترین چشم انداز رو از خدا داره و بهترین دوست خدا هم هست!
......
حالا از همه این حرفها نتیجه گیری کن؟!!!

مشی خانوم دوشنبه 17 تیر 1387 ساعت 11:53 ق.ظ http://mashi.blogsky.com

مرسی که اومدی دوستم!!!!!!!!!!!!!!!

[ بدون نام ] دوشنبه 17 تیر 1387 ساعت 03:37 ب.ظ

آه که امروز دلم را چه شد
دوش چه گفتست کسی با دلم؟

ایده دوشنبه 17 تیر 1387 ساعت 09:34 ب.ظ

ما دلمان گرفته بود! آمدیم اینجا!
ما خواتسیم عکسمان را نشان بدهیم ایمیل شما را نداشتیم! به ما آی دی بدهید.

ایده سه‌شنبه 18 تیر 1387 ساعت 08:26 ق.ظ

فرستاندیممممم!

مچکرم ایده جونم اینا:-*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد